متنی از آقای عباس مهاجر
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه صتعتی شریف
انتقال آب دریای خزر: زخمی به روی زخم های قدیمی!
بالاخره پس از کش و قوس های فراوان برجام امضا میشود و کشور ما در فضای پسابرجام قرار میگیرد. هیئتهای خارجی به قصد شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری به سوی مملکت هجوم میآورند. هر روز خبر جدیدی از توافق فلان شرکت یا کشور خارجی برای سرمایهگذاری در استانهای پیشرو در جذب سرمایهگذار میگوش میرسد. طرحهای مختلف صنعتی و تجاری در زمینه های مختلف آماده امضا میگردند. اما، ناگهان خبری جالب، مسخره و درعین حال تاسفآوری نظرها را به سمت مازندران جلب میکند. خبری بینهایت منزجرکننده: شاه اراذل و اوباش مازندران پس از انتشار کلیپ هایش دستگیر شد!!!
تعطیلات نوروز فرامیرسد. مازندران، که دولت در سفر استانی خود صنعت گردشگری را محور توسعه آن قرار داده است، آماده پذیرایی از هموطنانمان میگردد. آسمان عید مازندران ابری و بارانی است. مسوولین هر روز آمار اسکان در استان و تردد در محورهای اصلی را اعلام میکنند. آمارها چشمگیرند. بواسطه حجم بالای سفرها خبرهایی در رابطه با نامناسب و ناکافی بودن زیرساختها و امکانات گردشگری استان بیشتر جلب توجه میکنند. انتشار عکسی از اسکان فرهنگیان آموزش و پرورش در سالنی ورزشی اصلا و ابدا حالت خوشی ندارد. معلمانی که بعد از عمری زحمت باید بجای اقامت در هتلی با حداقل امکانات رفاهی با خانواده هایشان در سالن ورزشی و یا کلاس های مدارس شب را بگذرانند. در ضمن مازندران هنوز هم هتلی پنج ستاره ندارد.
خبرها ادامه دارند...ایجاد پنجره واحد سرمایه گذاری، چرایی عدم معرفی منطقه آزاد در مازندران و پیدا کردن مقصر آن، گزینه های جانشین استاندار و دها موارد دیگر که به شماره نمیآیند. اینبار اما خبری تکان دهنده دیگری توجهات را به سوی سمنان جلب میکند. آقای رییس جمهور از طرح انتقال آب دریای خزر به استان مادری خودشان محکم دفاع کردند. گویی بار دیگر سقف انتظارات ما بجای پیگیری توسعه، پیشرفت و سرمایه گذاری دراستان، ایجاد اشتغال و رفع معضلات اجتماعی باید تا حد مراقب از داشته هایمان، طبیعت و محیط زیست پایین بیاید. در فضای پسابرجام نه تنها چیزی به مازندران نمیرسد، بلکه قرار است باز زخمی به زخمهای قدیمی اضافه گردند. اگر با واقع بینی و صداقت روستایی بتوان صحبت کرد میتوان گفت: دلارهای ارزان و دولتی که با توجیه کشاورزی بودن مازندران و ترس از آسیب زدن به محیط زیست آن در استان های دیگر سرمایه گذاری شده، حالا به بار نشسته و سود حاصل از آن سرمایه گذاری ها قرار است به مازندران بیاید و آب دریای آن را به استان صنعتی مجاور ببرد...اما گویا، اینبار مسئلهای که دیگر وقعی به آن نهاده نمیشود محیط زیست و طبیعت مازندران است.
مازندرانی که فارغ التحصیلان بیکار در آن بیداد میکند، مازندرانی که برخلاف دیگر نقاط کشور، اکثر تیم های ورزشی آن متعلق به بخش خصوصی بودند و اما حالا فوتبالیستهای آن در تیمهای دیگر جوانمرگ میشوند، مازندرانی که کماکان محور ترانزیتی سوادکوهش در حال ساخته شدن است، مازندرانی که بازار محصولات کشاورزی روسیه را بدلیل تعلل و عدم وجود کانتینر یخچال دار به ترکیه واگذار کرده است، مازندرانی که برقی شدن راه آهن آن به اما و اگر وابسته شده، مازندرانی که مسولانش برای فرودگاه گاو دشت، برای عنوان شهر بهار نارنج و شهر آرش با هم کل کل میکنند. آی مازندران...
عباس مهاجر
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد دانشگاه صتعتی شریف