آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

پرسمان 46: تبیین رابطه بین دو آیه 79 سوره واقعه و آیه 33 أحزاب

پرسمان 46: تبیین رابطه بین دو آیه 79 سوره واقعه و آیه 33 أحزاب

حوزه علمیه قم: سیّد حسین شفیعی دارابی

بنام پروردگار علیم و حکیم و دوستدار اهل حکمت و دانش؛ سرکار خانم «ز...» (دانش آموز ارجمند از دبیرستان «معارف اسلامی» شهرکرد) سلام علیک؛ آرزومندم عزاداریهایت مورد قبول درگاه حضرت حق قرار گرفته باشد؛ طلوع ماه پرفضیلت ربیع الاوّل نیز مبارک باد. از تأخیر غیر عمدی در پاسخ از دو پرسش اخیرت عذر خواهم. در یکی از دو پرسشت اینگونه نگاشتی:

طرح پرسش

«در آیه ای از قرآن گفته شده این قرآن کریمی است در کتاب محفوظ جای دارد و جز پاکان نمیتوانند به آن به دست یابند و در جای دیگه خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و شما را کاملن پاک سازد؛

میشه تفسیر و تاویل و ارتباط این دو آیه باهم رو برام شرح بدین؟»

پاسخ

پرسش مذکور، از جمله پرسشهای بسیار مهمّ و کلیدی در حوزه قرآن شناسی محسوب می شود؛ قطعا در قالب این نوشته، بیان همه مطالب مربوطه غیر ممکن است؛ ناچارا می بایست به ذکر بخشی از آنها بسنده  نمایم؛ امیدوارم ذکر نکات ذیل در پاسخ از پرسش جنابعالی سودمند واقع شود:

1- در خلال آیات و روایت، اوصاف و ویژگیهای فراوانی برای قرآن کریم ذکر شده است؛ که قرار داشتنش در «لوح مفوظ»، یکی از صفات مهمّ آن محسوب می شود؛ در آیات 21 و 22 از سوره بروج میخوانیم: «بَلْ هُوَ قُرْءَانٌ مَجیدٌ . فىِ لَوْحٍ مَحْفُوظِ» (،) : «بلکه آن قرآن مجید و با عظمت و بلند مقام است. کلامى است که در لوح محفوظ ثبت است»؛

2- در خلال آیات شریفه قرآن، شاهد ذکر تعابیر مختلفی از «لوح محفوظ» هستیم؛ از قبیل:

الف- «اُمُّ الْکِتاب‏» (سوره رعد، آیه 39؛ و سوره زخرف، آیه4)؛

ب- «کتاب مسطور» (سوره طور، آیه2)؛

ج- «رَقٍّ‏مَنْشُور» (سوره طور، آیه3)؛

د- «کتاب مکنون‏» (سوره واقعه، آیه 78)؛

ه- «کتاب حفیظ‏» (سوره «ق»، آیه4)

3- البتّه دانشوران مسلمان (أعمّ از متکلّمان، محدّثان، و مفسّران) در جهت تبیین چیستی «لوح محفوظ» و مقصود از آن، احتمالات و دیدگاه های مختفی را ذکر نموده اند؛ از جمله اینکه:

«لوح محفوظ جایگاه حقیقت قرآنی است و قرآن پیش از نزول به قلب پیامبر (صلوات الله علیه و آله) در آنجا قرار داشته است. البته قرآن یک حقیقت تنزیلی دارد که همان الفاظ است که به زبان آن بزرگوار جاری شده و در مناسبت های خاصی در طول 23 سال نازل شده است و یک حقیقت ‏بسیط دارد که ورای الفاظ است و همان است که در شب قدر یک جا بر قلب آن حضرت نازل شد؛

4- یکی دیگر از ویژگیهای مهمّ قرآن کریم همان است که خدای متعال در پرتو آیه 79 سوره واقعه از آن خبر داده است؛ آنجا که فرمود: «لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» (سوره واقعه، آیه 79) : «این کتاب را جز پاکان نمى‏توانند مس کنند»؛

5- در جهت تعیین مصداق «مطهّرون» و نیز در جهت تبیین مراد از «طهارت» در این آیه، شاهد بروز نظرات متفاوتی از سوی مفسران و دیگر دانشوران مسلمان هستیم؛ در تفسیر نمونه، به سه دیدگاه اشاره شده است:

الف- «بسیارى از مفسّران به پیروى از روایاتى که از امامان معصوم (علیهم السّلام) وارد شده این آیه را به عدم جواز مسّ (= دست کشیدن) کتابت قرآن بدون غسل و وضو تفسیر کرده‏اند.

ب- در حالى که گروه دیگرى آن را اشاره به فرشتگان مطهرى مى‏دانند که از قرآن آگاهى دارند، یا واسطه وحى بر قلب پیامبر (صلوات الله علیه و آله) بوده‏اند، نقطه مقابل مشرکان که مى‏گفتند: این کلمات را شیاطین بر او نازل کرده‏اند!؛

ج- بعضى نیز آن را اشاره به این معنى مى‏دانند که حقایق و مفاهیم عالى قرآن را جز پاکان درک نمى‏کنند، همانگونه که در آیه 2 سوره بقره مى‏خوانیم:

«ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» : «این کتاب شکى در آن نیست، و مایه هدایت پرهیزکاران است»؛ و به تعبیر دیگر حد اقل پاکى که روح «حقیقت جویى» است براى درک حد اقل مفاهیم آن لازم است، و هر قدر پاکى و قداست بیشتر شود درک انسان از مفاهیم قرآن و محتواى آن افزون خواهد شد.

آیت الله مکارم شیرازی پس از نقل اقوال ذکر شده، چنین نگاشته است: «ولى هیچ منافاتى در میان این سه تفسیر وجود ندارد و ممکن است همه آنها در مفهوم آیه جمع باشد»؛(تفسیر نمونه، ج23، ص268)؛

6-  ایشان در ادامه گفتارش نیز چنین آورده است: «در آیات فوق خواندیم که قرآن را جز پاکان مس نمى‏کنند، و گفتیم این آیه هم به مسّ ظاهرى تفسیر شده هم معنوى و تضادى با هم ندارند، و در مفهوم کلى آیه جمعند.

در قسمت اول (= مسّ ظاهری) در روایات اهل بیت از ابو الحسن امام على بن موسى الرّضا (علیه السّلام) نقل شده: «اَلْمُصَحَفُ لا تَمُسُّهُ عَلى غَیْرِ طُهُرٍ، وَ لا جُنُبًا، وَ لا تَمُسُّ خَطَّهُ وَ لا تُعَلِّقْهُ، اِنَّ اللَّهَ تَعالى یَقُوْلُ: لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏» : «قرآن را بدون وضو مس نکن، و نه در حال جنابت، و دست بر خط آن در این حال مگذار، و آن را حمایل نکن، چرا که خداوند متعال فرموده: جز پاکان آن را مس نمى‏کنند" (شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه ج1، ص 269 حدیث 3)؛

در منابع اهل سنت نیز از طرق مختلف نقل شده که پیغمبر (صلوات الله علیه و آله) فرمود: «لا یَمُسُّ الْقُرْآنَ اِلاَّ طاهِرٌ» : «قرآن را جز افراد پاک نباید مس کند» (جلال الدّین سیوطی، دُرُّ الْمَنْثُور، ج 6، ص162)؛

در مورد مسّ معنوى نیز از ابن عباس از پیغمبر گرامى اسلام (صلوات الله علیه و آله) نقل شده که در تفسیر آیه «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُون» فرمود: «عند اللَّه فى صُحُفٍ مُطَهَّرَه‏ٍ لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏ قال: اَلْمُقَرَّبُونَ» :

«نزد خداوند در صفحات پاکیزه‏اى است و جز پاکان آن را مس نمى‏کند»؛ و  فرمود یعنى مقربان"! (جلال الدّین سیوطی، دُرُّ الْمَنْثُور، جلد 6 صفحه 162)

این مطلب از طریق عقل نیز قابل استدلال است، زیرا گرچه قرآن مجید براى هدایت عموم است اما مى‏دانیم افراد زیادى بودند که قرآن را از لبهاى مبارک پیامبر ص مى‏شنیدند و این آب زلال حقیقت را در سرچشمه وحى مى‏دیدند اما چون آلوده به تعصب و عناد و لجاجت بودند کمترین بهره‏اى از آن نگرفتند، اما کسانى که اندکى خود را پاک کردند و با روح حقیقت‏جویى و تحقیق به سراغ آن آمدند هدایت یافتند، بنا بر این هر قدر پاکى و تقواى انسان بیشتر شود به مفاهیم عمیقتر و بیشترى از قرآن مجید دست مى‏یابد، به این ترتیب آیه در هر دو بعد جسمى و روحانى صادق است ناگفته پیداست که شخص پیامبر ص و ائمه معصومین و ملائکه مقربین روشنترین مصداق مقربانند و حقایق قرآن را از همه بهتر درک مى‏کنند» (تفسیر نمونه، ج23، ص271 272)؛

7- البته با استفاده از روش «تفسیر قرآن به قرآن»، می توان گفت: مصداق حتمی «مطهّرون» مذکور در آیه 79 سوره واقعه، کسی جز اهل بیت (علیهم السّلام) نخواهد بود؛ زیرا خدای متعال إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ‏ْ تَطْهِیرًا (سوره أحزاب، آیه 33): «خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد»؛ خوشبختانه هم در متون حدیثی شیعه و هم اهل سنّت، با روایات فرانی مواجه هستیم که مفاد آنها، انحصار مصداق «اهل البیت» در آیه مورد بحث، اهل بیت پیامبر (صلوات الله علیه و آله) می باشد (ازباب نمونه مراجعه شود به : محمّد بن عیسی، ترمذی، سنن الترمذی، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، ج۵، ص۶۹۹؛ و شیخ صدوق، کتاب الخصال، علی اکبر غفّاری، قم ۱۳۶۲ ش، ج۲، ص۴۰۳)؛

8- با توجّه به مطالب مذکور در ضمن دو بند قبلی به این نتیجه دست می یابیم که رابطه بین مفاد آیه 79 سوره واقعه (لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ‏) با آیه 33 أحزاب (إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُ‏ْ تَطْهِیرًا)، رابطه مصداقی است؛ یعنی بواسطه آیه دوّم می فهمیم که اگر مراد از طهارت در آیه اوّل، طهارت معنوی باشد؛ اهلبیت (علیهم السّلام) برترین و بارزترین مصداق «مطهّرون» می باشند؛ ضمنا با دقّتی مناسب، روشن می شود که این دیدگاه، با روایتی که می گوید مراد از «مطهّرون»، «مقرّبون» هستند نیز منافاتی ندارد؛ زیرا اهل بیت (علیهم السّلام)، برترین مصداق «مقرّبون» می باشند و نه آنکه منحصر در انان بوده باشد.

(سید حسین شفیعی دارابی/ ساعت 10/ 12 روز جمعه، ،12 آذر ماه 1395ش= دوّم ربیع الأوّل 1438ق).