نسیم های «سحرگان» (قسمت اوّل)
بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. روزه داران بزرگوار و سحرخیزان عزیز سلام علیکم؛ امّیدوارم، روزه های گرفته و روزه هائیکه خواهید گرفت مورد قبول درگاه حضرت حقّ قرارگیرد، و نام ارجمندتان در خیل سحرخیزان واقعی ثبت گردد. ان شاء الله. خوانندگان خوش ذوق، اینجانب همچون همانند همة شما خوبان، باورم این است که تمام رمضان و لحظه لحظة این ماه با شرافت، زیبا است؛ چه آنکه در اوّلین فراز از خطبة «شعبانیّة» نبوی میخوانیم: «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ. شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُورِ وَ أَیَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَیَّامِ وَ لَیَالِیهِ أَفْضَلُ اللَّیَالِی وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ» : «اى مردم! همانا ماه خدا، همراه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است؛ ماهی که نزد خدا بهترین ماهها، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است» (شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا علیه السّلام، ج1، ص 230؛ و شیخ بهائى، اربعین، ص 162)؛ ولی در عین حال باورم این است : بی هیچ تردیدی، نه تنها زیبائی لحظه لحظه های سحر این ماه، بر زیبائی لحظه لحظه سایر ماه های سال برتری دار؛ بلکه بر تمام لحظات خوش ماه رمضان نیز فضیلت دارد؛ و از زیبائی ممتازی برخوردار است.
در دل برخی از آیات و روایات، و کتب نگارش یافته در حوزة سیر و سلوک الی الله، شاهد سخنانی زیبا، لطیف، و سودمند در پرتو واژة زیبای «سحر»، و واژگان همسوی با آن هستیم؛ اینجانب، در قالب این نوشته تنها به ذکر یک نکته در این راستا بسنده می نمایم:
نکتة اوّل: ضرورت بهره وری از «نسیم سحرگاهان»
اگرچه عدم بهره وری مناسب از لحظه لحظة ماه رمضان، خسرانی بس بزرگ محسوب می شود؛ ولی درجة خسران برآمدة از عدم بهره گیری از لحظات سحر این ماه به مراتب بیشتر است؛ پس نباید از بهره گیری از چنین لحظات خوش معنوی، دریغ ورزیم؛ عرفا گویند: «اگر توانستی، سحر برخیزی و یک لیوان آب بخوری و دوباره بخوابی این کار را بکن و همین مقدار، از برکت سحر استفاده نما. وقت گدایی در خانه کریم سحر است، زیرا آنگاه، لئیمان خوابند، نه کسی میفهمد، نه آبرویی میرود، و نه کسی دست خالی برمیگردد.غذای سحری مایه برکت است».
از مفاد بخشی از آیات و روایات چنین برمی آید که: در طول شبانهروز، هیچ ساعتی از نظر ارزش، همتای «سحر» نیست. خداوند تعالی تمام برکات خود را هنگام «سحر» بر بشریّت ارزانی داشته است؛ این است که می بینیم: امام باقر (علیهالسلام) میفرمایند: «بر شما باد به دعا کردن هنگام سحر تا طلوع خورشید. این زمان ساعتی است که درهای آسمان گشوده، روزیها تقسیم و حاجتهای بزرگ برآورده میشود» (شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ج۷، ص۶۷۶۸).
در فرازی از نامة علّامه حسن زادة آملی (این شخصیت پرورش یافته در مکتب امامان شیعه در دورة معاصر) به یکی از دوستانش در تاریخ جمعه ۹ شوال ۱۳۸۹ هـ.ق نیز چنین می خوانیم:
«برادرم! نعمت بیداری، روزی هر بی سر و پا نمیشود و این پیک کوی وفا با هر دلی آشنا نمیشود و هر مشامی این نسیم صبا را بویا نمیشود و هر زبانی به ذکر آن گویا نمیگردد. بیداری می تلخ وش (= خوب و خوش و زیبا) است، با هر کامی سازگار و گوارا نیست...؛ حالا که آمدی گویمت «وَ اسْتَقِمْ کَما أُمِرْتَ» که « إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ …»؛ شیخ اجل سعدی گوید: «حکیمان دیر دیر خورند و عابدان نیم سیر و زاهدان تا سد رمق و جوانان تا طبق برگیرند و پیران تا عرق کنند اما قلندران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس»؛... کتمان را تشدید کن و پیمان را تسدید، مواظب مراقبت باش و مراقب حضور و عبادت تا عبدالله شوی و عندالله شوی و مشمول کریمه «إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» گردی. مردی به آفتاب یمنی اویس قرنی گفت: مرا اندرزی کن! آن جناب گفت: «فرّ الی الله» این کلام کامل را از کتاب الله اقتباس کرد که نوح نبی به مردم فرمود «فَفِرُّوا إِلَی اللَّهِ»، آری! سخن از قرآن باید آموخت و دهن از فرقان باید گرفت، یک نَفَسْ از نَفْس ایمن مباش که دشمنی سخت رهزن و رهزنی سخت دشمن است. همواره در کمین است و اقتضای طبیعتش این است. از شهرت و از شهوت بپرهیز و از معاشر ناجنس به خصوص از نفس بگریز که:
نخست موعظه پیر میفروش این است که از معاشر ناجنس احتراز کنید
...؛ دائماً طاهر باش و به حال خویش ناظر باش و عیوب دیگران را ساتر باش با همه مهربان باش و از همه گریزان باش، یعنی با همه باش و بی همه باش. خداشناس باش، در هر لباس باش. تو که سلیمانزادهای حشمت دار، تو که صَدیق حسنزادهای وحشت دار...؛ از امل (= آرزو) چشم پوش و در عمل کوش، مرد جستجوی باش نه گفتوگوی، از دریا بخواه نه از جوی،. از فضول کلام چون فضول طعام دست بدار، سبکبار باش نه سبکسر و سبکسار، خروس در سحر به ذکر قدوس سبوح در خروش است، کم از خروس مباش، چون به خروش آمدی، بدان که بهترین عطای دوست لقای او است، مترصد باش که:
گدایی گردد از یک جذبه شاهی به یک لحظه دهد کوهی به کاهی
به طور کلی، هر چه را به هر کسی دادهاند از سحر دادهاند. به قول حافظ:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود
نویسندة خوش قریحة معاصر شیرازی، و مؤلّف کتاب ارزشمند «ساغر سحر» (= کریم محمود حقیقی) در وصف هنگامه سحر، چنین نگاشته است: «وقت مناجات و ملاقات با خداوند، عروس اوقات، شاه گل ساعات، و میعاد گاه عاشقان است؛ آنگاه که خلایق همه در خوابند و شهر را غوغا خفته، ستارگان به نظاره شب خیزان و شب خیزان روی در آسمان، زبان سالکان خاموش ولی در درون صد جوش دارند» (ساغرسحر، ص127)
چنین شنیدم که هر که شب ها نظر ز فیض سحر نبندد
ملک ز کارش گره گشاید، فلک به کینش کمر نبندد
نکتة پایانی:در هنگامة سحر از هفتمین شب ماه رمضان (ساعت 15/2 بامداد) از درگاه پروردگار عاشق سحر خیزان مسئلت می نمایم: حال که به ما توفیق داده ای تا در جهت اطاعت از فرمان روزه داریت از بستر استراحت برخیزیم، و به مقدار سعه وجودی خود از نسیم خوش «سحرگاهان» بهره جوئیم؛ و هم نوا با همة سحر خیزان سوخته دل و عاشق، با تو نجوائی داشته باشیم؛ پس خدایا ما را از راه یابی به حضور قرب خودت محروم نفرما؛ و همگان را مورد عنایت خاصّة سحر خیز اصلی و امام سحرخیزان حضرت ولیّ عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) قرار بده؛ و سلام و دورود بی کرانت را به روح مطهّر امام راحل (ره) و همة شهیدان جاوید نثار فرما؛ و بر سلامتی و مؤفقیّت و نفوذ کلام مقام معظّم رهبری (این پارسا پیشة اهل تهجّد و سحرگاهان) بیفزای. آمین یا ربّ العالمین. (حوزة علمیّة قم/ سیّد حسین شفیعی دارابی/ ساعت 15/ 2 بامداد شب دوشنبه: 22/ 3/ 1395ش= هفتم ماه رمضان 1437ق).