آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

پرسمان (6) : حکم خواندن دعا قبل از اذان

پرسمان (6) : حکم خواندن دعا قبل از اذان

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. یکی از دانشجویان عزیز (چ- م) در طرح سؤالش اینگونه نگاشت: «بنده جزو موذنین خوابگاه و دانشگاه هستم و گاهی در اوقات نماز اذان میگویم وابتدای نماز معمولا دعایی میخوانم (مشابه دعایی که مرحوم موذن زاده اردبیلی میخواند)؛ برای ماه رمضان از حوزه علمیه قم مبلّغی برای تبلیغ به دانشگاه آمده که این کار را نهی کرده و میگوید در روایت و سیره بزرگان دین نبوده حال وظیفه چیست؟ آیا می توان دعایی خواند در اول اذان یا خیر؟ با تشکر».

پاسخ:ابتداء لازم میدانم از این داشجوی عزیز تقدیر نمایم؛ هم به جهت به عهده گرفتن کار ارزشمند گفتن اذان در یک مرکز علمی و هم به جهت طرح سؤالی سودمند و کاربردی؛ در پاسخ از پرسش این عزیز، ذکر نکات ذیل را سودمند میدانم:

1 مفهوم «أذان»:

واژة «أذان» کلمه‌ای عربی؛ مأخوذ از ماده «أ - ذ - ن» و اسم مصدر باب تفعیل یا اسمی است که قایم‌مقام «ایذان» می‌شود و به معنای اعلام کردن و آگاه کردن است (جواهر الکلام، ج۹، ص۲؛ فیّومی، مصباح المنیر، ص‌۱۰؛ فیروز آبادی، مقاییس‌اللغه ج۱، ص‌۷۷)؛ این واژه در قرآن کریم، در آیات ۳ سوره توبه  و ۲۷ سوره حج و ۴۴ سوره اعراف نیز به همین معنی به کار رفته است.

اذان در اصطلاح شرع، جملات مخصوصی است که در مواردی، از‌جمله اعلام وقت نماز و به‌عنوان مقدّمه نماز، تشریع شده است؛ به تعبیر دیگر: اذان مجموعه اذکاری مشخص است که مسلمانان برای اعلام فرا رسیدن وقت نمازهای روزانه به صورت بلند می‌خوانند. اذان تعالیم پایه‌ای اسلام را دربردارد و بر تکبیر، شهادت به یگانگی الله، رسالت حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله)، دعوت به نماز و تشویق به صلاح، رستگاری و بهترین عمل مشتمل است.

2- زمان تشریع «أذان» و خاستگاه آن

باور امامیه بر پایه روایات این است که: اذان در دو سال نخست پس از هجرت و پس از تغییر قبله از بیت المقدس به سوی کعبه تشریع گردید.[ نک: ابوداوود، سنن، ج۱، ص۳۴۸)؛ اما حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) پیش از هجرت به مدینه برای تمام نمازها خود، اذان می‌گفته‌است [شرح رساله آیت آلله سیدمحمدجوادغروی بر رساله توضیح المسائل آیت‌الله بروجردی)؛ بر پایه منابع امامیه، پیامبر(صلّی الله علیه و آله) کیفیت اذان را از طریق وحی دریافت کرد. یک بار جبرئیل در شب معراج  بانگ اذان سرداد و چون یک بار دیگر اذان گفت، پیامبر(صلّی الله علیه و آله)، علی(علیه السّلام) را دستور داد تا بلال را فراخوند و او را اذان بیاموزد (نک: صدوق، علل الشّرایع، ج۲، ۳۱۴ـ۳۱۲).

در منابع اهل سنت بدون آنکه آغاز تشریع «أذان» به وحی بازگردانده شود، نقل‌هایی آمده است؛ مانند اینکه مسلمانان برای اعلام وقت نماز در انتخاب وسیله‌ای برای فراخوانی مردم به ادای این فریضه آرائی گوناگون ابراز داشتند، چنان‌که برخی بر افروختن آتش یا نواختن ناقوس یا بوق را پیشنهاد می‌کردند. عمر معتقد بود بهتر است مردی را مامور کنند تا مردم را به نماز بخواند و بدین ترتیب پیامبر(صلّی الله علیه و آله)، بلال را بر این کار گمارد [ صحیح بخاری، ج۱، ص۱۵۰؛ صحیح مسلم، ج۱، ص۲۸۵]

بر اساس نقلی دیگر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) می‌اندیشید که همچون اهل کتاب بوقی یا ناقوسی برای فراخوانی مردم به کار گرفته شود تا اینکه عبدالله بن زید ابن عبدربه از بنی حارث بن خزرج خوابی دید و در خواب جمله‌های اذان بر او القا شد پیامبر(صلّی الله علیه و آله) آن خواب را رویای حق تشخیص داد و دستور داد تا آن اذکار را به بلال بیاموزد.[ سنن ترمذی، ج۱، ص۳۵۹؛ سنن نسایی، ج۳، ص۳]؛ اما شافعی درباره این روایات، چنین داوری کرده که اذان برتر از آن است که برگرفته از رؤیای کسی چون عبدالله بن زید بوده باشد.

3- فضیلت أذ ان و مؤذّن

در کتب حدیثی (؛ ازجمله در کتاب «ثواب الأعمال» شیخ صدوق)، شاهد نقل روایات فراوانی در جهت تبیین فضیلت «أذان» و «مؤذّنان» (أذان گویان) هستیم؛ از جملة:

الف)پیامبر (صلّی الله علیه و آله) : «لَوْ عَلِمَ النّاسُ ما فِی النِّداءِ وَ الصَّفِّ الْأَوَّلِ لَإِسْتَهَمُّوا عَلَیْهِ» (مجلسی، بحار الأنوار، ج 88، ص 200) : «اگر مردم می دانستند در اذان گفتن و شرکت در صف اول جماعت چه فضیلتی وجود دارد، هر آینه برای این کار قرعه کشی  می کردند»؛

ب)  نیز رسول اکرم (صلوات الله علیه و آله) فرمود: «یُحْشَرُ الْمُؤَذِّنُونَ مِنَ النَّبِیّینَ وَ الصِّدِّیقینَ وَ الشُّهَداءِ» (محدّث نوری، مستدرک الوسائل، ج 3، ص 23) : «مؤذّن ها با پیامبران و راستگویان و شهدا محشور می شوند»؛

امام علی (علی علیه السّلام) : «اِغْتَنِمُوا الدُّعاءَ عِنْدَ اَرْبعٍ : عِنْدَ قَرائَةِ الْقُرْآنِ وَ عِنْدَ الْأَذانِ وَ عِنْدَ نُزُوْلِ الْغَیْثِ وَعِنْدَ اِلْتِقاءِ الصَّفَّیْنِ لِلشَّهادَةِ» (شیخ حرّعامِلی، وسائل الشّیعه، ج 4، ص 1114) : «در چهارزمان دعا را غنیمت شمارید: 1- هنگام قرائت قرآن . 2- هنگام اذان .3- هنگام نزول باران . 4- هنگام رو به رو شدن دو لشکر مؤمنین و کفّاربرای جنگ»؛

ج) امام باقر (علیه السّلام) : «المؤذّن یغفر الله له مد بصره و مد صوته فی السماء و یصدقه کل رطب ویابس سمعه ، و له من کل یصلی معه فی مسجده سهم و له بکل من یصلی بصوته» (فیض کاشانی، محجّة البیضاء، ج 1، ص 331؛ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 287)؛

4- ضرورت تقیّد به فصول و عبارات اذان

میدانیم که در رساله های عملیّة مراجع عظام تقلید، فصول و عبارات خاصّی برای اذان مطرح است؛ هرگونه تصرّف در آنها (آعمّ از افزودن برآنها و یا کاستن ازآنها؛ وحتّی جایگزین نمودن واژگان معادل و مترادف) ممنوع و غیر مشروع است؛ از بزرگواری شنیدم که می فرمود: من شاهد بودم که مؤذّنی در محضر حضرت آیه الله العظمی بروجردی، به جای «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدًا رَسُوْلُ اللهِ»، چنین گفت: ««أَشْهَدُ أَنَّ أَشْرَفَ الْأَنْبِیاءِ مُحَمَّدًا رَسُوْلُ اللهِ»؛ آن مرجع بزرگوار  فرمود: «یقینا پیامر اسلام (صلوات الله علیه و آله)، أشرف و برتر از همة أنبیاء الهی بوده است، ولی این دلیل نمی شود که شما در ذکر أذان تصرّف نمائی؛ باید فصول و عبارات أذان را آنگونه که در رساله های عملیّه آمده است بگوئید»؛

5- آداب مستحبّ أذان

در رساله های عملیّه (؛ = توضیح المسائل، مسائل 916 تا 941، عروه الوثقی با حاشیه حضرت امام – ره ـ جلد1 مبحث اذان و اقامه، ص 457 تا 468، تحریر الوسیله جلد1 مقدمه پنجم، ص 139 تا 140)، شاهدیم که برای أذان و إقامه، آداب خاصّ مطرح است؛ آدابی که رعایت آنها در هنگام گفتن اذان و اقامه امری مستحب تلقّی شده است؛ آدابی همچون: 1. رو به  قبله بودن. 2. ایستادن. 3. وضو داشتن. 4. سکوت در اثناء اذان و اقامه (البتّه سخن گفتن بعد از به زبان آوردن قَدْ قامَتِ الصَّلوة در نماز جماعت، مکروه هست). 5. عدم حرکت هنگام اقامه.6. گذاشتن انگشتان در گوش در هنگام گفتن اذان.7. بلند گفتن اذان و اقامه و کشیدن جملات اذان.8. فاصله انداختن بین اذان و اقامه با انجام یک سجده و یا لحظه ای نشستن و یا برداشتن یک قدم و یا گفتن ذکر و یا لحظه ای سکوت.  9. مستحب است کسیکه برای گفتن اذان معین می کنند عادل، وقت شناس و دارای صدایی رسا بوده و اذان را در جایی بلند بگوید.

نتیجة سخن اینکه:دلیلی بر استحباب خواندن ذکر و دعائی خاصً قبل از أذان و إقامه وجود ندارد؛ بدین جهت باید مراقب بود که اقدامی غیر از آنچه که اشاره شد، صورت نپذیرد؛ و سعی کنیم نه چیزی را برآنها بیفزائیم و نه چیزی را از آنها به کاهیم.

نکته شایان ذکر اینکه:اینجانب با شناختی که از طرّاح سؤال دارم، یقین دارم که هدف این داشجوی مؤمن از خواندن أذکار و دعاء هائی قبل از فصول أذان، از باب جزء أذان دانستن آنها نبوده است؛ ولی چون خوف این وجود دارد که چنین اقدامی کم کم به صورت فرهنگ در آید و آیندگان و حتّی برخی از افراد کم اطّلاع در دورة معاصر، آن را جزء أذان به حساب آورند؛ پس بهتر آن است که به هنگام گفتن أذان، از انجام اموری، غیر از  مستحبّات مذکور در رساله های عملیّة مراجع تقلید پرهیز نمائیم.

نکته پایانی:پروردگارا، تو خود شاهدی که آخرین جملات این نوشته را در ساعت 3 بامداد هشتمین شب از ماه پر فضیلت رمضان می نگارم؛ و در چنین لحظات خوش معنوی و بسیار والا، از درگاه کریمانه ات می خواهم: عشقمان به اذان، مؤذّنان، و به تکبیرات و دیگر فصول این سنّت بلند نبوی جاودانه گردان؛ و ما را به هنگامة جان سپردن، از آسیب مُهْلِک «عدیلة عند الموت» حفظ فرما؛ و زبانمان را در آن لحظات سرنوشت ساز بر گفتن تکبیرات و شهادتین نصرت فرما؛ و دعاء مؤذّن جهانی؛ یعنی حضرت مهدی (علیه السّلام) را شامل حالمان گردان. آمین یا ربّ العالمین. 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.