نیم نگاهی به علّت شکل گیری روز «عفاف» و «حجاب»
بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند سلام علیکم. قبل از هرسخنی، فرارسیدن 21 تیرماه که آراسته به نام زیبای روز «عفاف» و «حجاب» است را به تک تک شما بزرگواران و مؤمنان به قوانین الهی تبریک عرض می نمایم؛ امیدوارم همگان در دفاع از ارزشهای دینی بیش از پیش کوشا و مؤفق باشیم. ان شاء الله.
قطعا از جمله اقدامات سودمند در حوزه بسیار مهمّ و تأثیر گذار در عرصة فرهنگی، اختصاص یافتن روزی به روز فرهنگ «عفاف» و «حجاب» در تقویم جمهوری اسلامی است. در قالب این نوشتة کوتاه، نیم نگاهی خواهیم داشت به علّت شکل گیری این روز بزرگ؛ و در این راستا چنین می نگارم:
اختصاص یافتن روزی به روز «عفاف» و «حجاب، ضمن آنکه تلاشی است در جهت عملیاتی و اجرائی نمودن یکی از واجبات بزرگ الهی، تمجیدی است از حماسه ای بزرگ، و خاطره ای جاوید؛ و آن عبارت است از روز وقوع فاجعه خونین و حمله وحشیانه قزّاق های رضاخان میر پنج به مسجد گوهرشاد و دستگیری، مجروح و شهید نمودن جمعی از مردان و زنان مدافع مسئله «حجاب» و مخالف با بی حجابی.
بی هچ تردیدی، برخورد گرگ صفتانه قشون نظامی رضاخان ستمگر به این مردم بی دفاع، و به راه انداختن حمّام خون در جوار حرم ملکوتی امام ضا (علیه السّلام)، یکی از اوراق ننگین تاریخ در دوره ستمشاهی وی به شمار می آید. او که با زور سر نیزه و با حمایت بیگانگان (؛ به ویژه دولت مکّار و استعمارگر وقت انگلستان) به قدرت رسیده بود، طرح اسلام زدایی را در ایران اسلامی به اجرا گذاشت؛ و اقداماتی را در این راستا در دستور کار خود قرار داده بود. از جمله در سال 1314 همزمان با اجباری نمودن کلاه شاپو برای مردان، زمزمههای حجابزدایی زنان را نیز به راه انداخت. روحانیون در مقابل این توطئه او ساکت ننشتند و به مخالفت با اقدامات وی پرداختند و آیتا... قمی در تهران بازداشت شد. به دنبال این مسأله مسجد گوهرشاد که چند روزی محل اجتماع و سخنرانی علیه اسلام زدایی رضاخان بود حال و هوای دیگری گرفت و اجتماعات مردمی وسیعتر و اعتراضات گستردهتر شد. به همین خاطر به شهربانی مشهد دستور داده شد وعاظ معروف را دستگیر کنند. عدهای از وعاظ خراسان دستگیر شدند اما روحانیون و خطبا خصوصا شیخ محمدتقی معروف به شیخ بهلول (ره) در افشای سیاست اسلام زدایی رضاشاه مصممتر شدند سرانجام به دستور رضاشاه در روزهای 20 و 21 تیر ماه 1314 شمسی مسجد گوهرشاد که مملو از جمعیت معترض بود مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاک و خون کشیده شد؛ تا جائیکه گفته اند: «بیش از دو هزار تا پنج هزار تن به شهادت رسیدند و حدود هزار و پانصد نفر نیز به اسارت نیروهای قزاق در آمدند.
از همان آغازین روزها و ماه های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، دلسوزان در نظام مقدّس جمهوری اسلامی که خود را موظّف به اجراء قوانین الهی میدانستند، گامهای متنوّعی را در جهت احیاء فریضه بزرگ «حجاب» برداشته اند؛ اوّلین گام را در این راستا، شخص امام راحل (ره) برداشت؛ وی در پانزدهم اسفند ۱۳۵۷ در یک سخنرانی فرمودند: «وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن ها لخت بیایند؛ زن ها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند» (امام خمینی، ج۵، ص۱۵۰).
این تقیّدهای دینی و متعهّدانه عمل نمودن امام (ره)، دیگر مسئولین نظام را نیز وادشت تا در راستای احیاء این فریضة بزرگ، تلاش نمایند؛ از باب نمونه: مقام معظّم رهبری در تاریخ ۱۴ تیر ماه ۵۹ در خطبه های نماز جمعه در توصیه هایی به زنان مسلمان ایرانی این چنین فرمودند: «حجاب اسلامی وظیفه حفظ عفاف اسلامی است. شخصیت زن مسلمان به او اجازه نمی دهد که از راه نشان دادن پیکر برهنه خود زینت خود را نشان دهد. ای زن مسلمان ای مادری که کودک خردسال خود را در آغوش گرفتی و به میدان خطر رفتی و جان خود و کودکت را به خطر انداختی ای خواهران عزیز که مراعات حجاب اسلامی را نمی کنید شما همان کسانی هستید که در مبارزه ملت ایران با حجاب شرکت کردید و نشان دادید که به انقلاب و اسلام وفادار هستید امروز هم انقلاب ما محتاج وفاداری شماست. ای خواهران اداری که هیچ عنادی با جمهوری اسلامی ندارید فضای جامعه انقلابی را فضای عفاف عمومی قرار دهید کاری کنید که با بی اعتنایی شما به آرایش دشمن یک بار دیگر احساس کند که زن مسلمان ایران تسلیم ناپذیر است. امروز که انقلاب مورد تهدید دشمنان ما قرار گرفته با حرکت هوشیارانه خود یک بار دیگر بینی دشمن را به خاک بمالید و هوشیار باشید و توطئه دشمن را بشناسید و بدانید که هم در محیط ادارات و هم در کوچه و خیابان و هم در جامعه سعی کنید عفاف را حفظ کنید. من از سوی تمام ملت مسلمان از شما خواهران مسلمان تشکر می کنم که در پیروی از فرمان امام با لباس اسلامی در محیط کار حاضر شوید».
در تداوم این سیاست امام (ره) و مقام معظّم رهبری (که سیاستی برآمده از دل آیات و روایات و سیرة معصومین علیهم السّلام می باشد)، شاهد شکل گیری روز «عفاف» و «حجاب» و در دهه های اخیر و ثبت آن در تقویم انقلاب اسلامی هستیم؛ انتظار از مسئولان محترم در قوای سه گانه نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران این است که به انتخاب این روز و اختصاص روزی به این مسئله مهمّ اجتماعی بسنده نکنند؛ و برای خوش آیندی دیو و دَدْ از انجام تلاشی مناسب در جهت احیاء فریضه «حجاب» در جامعه دریغ نورزند؛ و با اقدامات منفی خویش بیش از پیش، موجب آزردگی روح مطهّر امام و شهداء عزیز نگردند؛ و بدانند کوتاهی در این عرصه، کیفر سخت الهی و رسوائی و سرافکندگی در دنیا و آخرت را بدنبال خواهد داشت. (حوزة علمیّة قم/ سیّد حسین شفیعی دارابی/ ساعت 10/1 بامداد شب دوشنبه: 21/ 4/ 1395ش= ششم ماه شوّال المکرّم 1437ق).
نامگذاری روز حجاب و عفاف
بیست و یکم تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است. روزی که دژخیمان رضاخان مردم معترض به کشف حجاب را درمسجد گوهرشاد به خاک و خون کشید.
توطئهی کشف حجاب
یکی از پلیدترین توطئههای دشمنان اسلام در تاریخ معاصر، توطئهی کشف حجاب است. رضاخان- که با طرح کودتای سوم اسفند 1299 و با حمایت و هدایت انگلیسیها بر سر کار آمد- درصدد اجرای تز اسلامزدائی و جایگزینی ارزشهای لیبرالیستی در جامعه بود. از مهمترین جلوههای این طرح، پدیدهی کشف حجاب بود. برای آماده ساختن زمینهی کشف حجاب، مجلس، در ششم دیماه 1307 قانون متحدالشکل نمودن البسه را تصویب کرد که بر اساس آن، پوشیدن کت و شلوار و کراوات و کلاه فرنگی، برای مردان الزامی شد.
تلاشهای رضاخان، باعث شد تا عدهای از زنان غربزده، بهویژه زنان درباری و دولتمردان، به صورت بیحجاب یا بدحجاب، در مجامع و معابر عمومی ظاهر شوند و مردم نیز تحت تأثیر اختناق و ظلم رضاخانی، حساسیت لازم را از خود نشان ندادند.
در سال 1313 رضاخان عازم ترکیه شد و با مشاهدی تغییراتی که رژیم لائیک ترکیه به رهبری مصطفیکمالآتاتورک در جهت غربی کردن جامعهی مسلمان ترکیه اجرا کرده بود، تحت تأثیر قرار گرفت و شدیدتر از گذشته، در راستای اسلامزدائی و بهویژه حجابزدائی گام برداشت. در بهمن 1313، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دستور دادند که بدون حجاب به تحصیل مشغول شوند.
به بهانه تمدن
رضاشاه در 11 آذر
1314 به محمود جم که در پی استعفای فروغی از سمت نخست وزیری جایگزین وی شده بود
گفت: «این چادر چاقچورها را چطور می شود از بین برد؟ نزدیک دو سال است که این
موضوع، سخت مرا به خود مشغول داشته است؛ خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زن های
آنها را دیدم، دیگر از هرچه زن چادری است بدم آمده است. اصلاً چادر و چاقچور دشمن
ترقی و پیشرفت مردم است...».
وزیر گفت: اگر
شخص اعلی حضرت همایونی پیش قدم شوند، مردم همه تأسی خواهند کرد؛ که از قدیم گفته
اند: «الناس علی دین ملوکهم»، شاه پس از شنیدن سخنان او چند لحظه تأمل کرد و در
حالی که به نظر می رسید قبلاً در این زمینه هماهنگی شده است، پاسخ داد: بسیار خُب! دیگران
که اقدام نمی کنند، منِ پیرمرد حاضرم جلو بیفتم و سرمشق شوم!
گوهرشاد در خون
رضاشاه در آغاز
اجرای برنامه های ضداسلامی خود، دستور داد درشکه چی های مشهد و رفتگران تهران کلاه
شاپو (کلاه تمام لبه فرنگی) بر سر گذارند. اجرای این برنامه از ابتدا خرداد 1314،
علاوه بر شایعات مربوط به کشف حجاب، در مشهد تلاطمی ایجاد کرد. سرانجام آیت الله
قمی پس از مشورت با تعدادی از رجال و روحانیان، برای جلوگیری از کشف حجاب و
استفاده از کلاه شاپو، در 9 تیر 1314 به تهران سفر کرد.
محاصره محل اقامت ایشان در شهر ری از سوی حکومت، یکی از عوامل اصلی خشم و خروش مردم مشهد گردید و به کشتار بیرحمانه در مسجد گوهرشاد در 21 تیرماه انجامید. آیت الله قمی مدتی پس از این کشتار، به عتبات عالیات تبعید شد و مأموران شهربانی درصدد دستگیری دوستداران ایشان از جمله شیخ محمدتقی بهلول برآمدند. شیخ محمدتقی بهلول برای پیگیری اوضاع و جویا شدن از احوال شیخ قمی به مشهد رفته بود که مأموران شهربانی، در پی مداخله زائران و خدام برای فراری دادن وی، او را در صحن کهنه زندانی کردند. ولی مردم در صحن جمع شدند و با حمله به مأموران، ایشان را آزاد کردند.
بهلول به مسجد گوهرشاد رفت و در آنجا به مبارزه خود ادامه داد. با اینکه شهربانی چندین بار وارد عمل شد و حکم متفرق شدن مردم را داد، نتیجه ای نگرفت تا اینکه به درخواست استاندار، فرمانده لکشر، مأموریت را به هنگ پیاده داد و آنها اطراف مسجد و حرم را محاصره کردند و تعداد زیادی از زوار (دو هزار نفر) را به قتل رساندند.
به جرم عفاف
در دوران کشف
حجاب، بسیاری از بانوان که نمی خواستند بدون حجاب خارج شوند، در خانه ها ماندند و
عده ای فقط شب ها رفت و آمد می کردند و در برخی خانه ها به ناچار حمام ساخته شد.
کسانی هم که امکانات بیشتری داشتند، فرار را بر قرار ترجیح دادند و ترک دیار کردند.