پرسمان 20: تبیین گستره جان ستانی «عزرائیل»
بنام خداوند بصیر و دوستدار اهل بصیرت. سرکار خانم : «ز...» (دانش آموز دبیرستان دخترانه «معارف اسلامی» شهرستان مذهبی «شهرکرد» (مرکز استان چهار محال و بختیاری) سلام علیک، عزاداریت مورد قبول درگاه حضرت حقّ باد. در پرسش اخیرت اینگونه نگاشتی : «حاج آقا یه سوال میپرسم ولی بهم نخندین لطفا؛ میگم حضرت عزرائیل که جان ما انسان هارو میگیره جانه مورچه و سوسک و ... رو هم حضرت عزرائیل میگیرن؟».
دانش آموز محترم، در پاسخ از پرسش خوبتان، ذکر نکات ذیل را سودمند میدانم:
نکته اوّل: حکم در آیه شریفه «فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّکْر» (نحل آیه ۴۳ و انبیاء آیه ۷)؛ مبنی بر اینکه «اگر نمى دانید از اهل ذکر و آگاهان بپرسید»، اطلاق دارد؛ پس نفس پرس و جو در مورد هر چیز مجهول و ناشناخته، جایز و مشروع است؛ البتّه باید توجّه داشته باشیم که انگیزه ما از پرسیدن، کسب معرفت باشد و نه به زحمت انداختن دیگران؛ چنانکه در روایتی میخوانیم : حضرت علی (علیه السّلام) در پاسخ به پرسش مردی شامی به حضور حضرتش رسید و گفت: «یا علی! چند سؤال دارم که می خواهم بپرسم (و قصد او فهم و یادگیری نبود؛ بلکه شاید بتواند ابّهت و شخصیت امام را بشکند)، فرمود: ««سَلْ تَفَقُّهَا وَ لا تَسْئَلْ تَعَنُّتًا» (نهج البلاغه، حکمت 320) : «برای فهمیدن بپرس؛ نه به قصد به زحمت انداختن دیگری»؛ اینجانب با شناختی که از روحیه پاک جنابعالی و دیگر دانش آموزان صاحب نفس جویای علم دارم، باورم این است که انگیزه ات از طرح پرسش فوق، کسب معرفت و شناخت بوده است و نه چیز دیگر؛
نکته دوّم: باتوجّه به فزونی حجم مجهولات و محدودیّت زمان، شایسته این است که با دقّت بیشتری به طرح پرسش روی آوریم؛ زیرا این دقّت موجب می شود که پرسش ما، پیرامون امور ضروری تر و کارآمد تر شکل گیرد؛ یادم نمی رود که در یکی از سفرهای زیارتی «عمره مفرده»، به هنگام تشرّف به حرم و زیارت خانه خدا، جمعی از همراهان، به طرح پرسشی غیر ضروری پیرامون مناره های «مسجد الحرام» نمودند؛ بنده ضمن استقبال از طرح پرسش آن زائران ارجمند، خطاب به آنان گفتم: آیا فکر می کنید : از ضروری ترین چیزی پرسش نموده اید؟!!!؛
نکته سوّم: اتّفاقا پرسش جنابعالی را می توان یکی از پرسشهای خوب در حوزه دینی به حساب آورد؛ زیرا مفاد این سؤال گویای این است که می خواهی در پرتو پاسخ از آن بدانی: «گستره مأموریت جان ستانی حضرت عزرائیل از سوی خداوند حکیم» تا کجا است؟؛ آیا او فقط مأمور است که از انسان ها جان بستاند و یا آنکه جان ستانی از دیگر مخلوقات زنده نیز بر عهده وی می باشد؟؛
نکته چهارم: اگرچه خدای متعال در آیه «اللهُ یَتَوَفّى الْأَنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (زمر، 42) «خداوند جانها را موقع مرگشان میگیرد»، گرفتن جانها را کار خودش معرفی میکند ولی در ضمن آیات 11سجده، و61انعام، گروهی از فرشتگان را، مأمور قبض ارواح دانسته است؛ که «ملک الموت» (= عزرائیل) در رأس آنها قرار دارد (مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 140)؛ از کنار هم قراردادن مجموعه این آیات به این نتیجه دست می یابیم که گرفتن جان اصالتاً کار خداست نه غیر او، و به تبعیت و اجازه خدا، کار «ملک الموت» است و به تبعیت و اجازه ملک الموت، کار یاران ملک الموت که فرستادگان خدا هستند میباشد.[علّامه طباطبائی، تفسیر المیزان (ترجمه)، ج 17، ص 407]؛
در روایتی آمده است: ملحدی نزد امیر المؤمنین علی (علیه السّلام) آمد و چنین گفت: در قرآن تناقض وجود دارد؛ چون در یکجا آمده خدا جان انسان را میگیرد، در جای دیگر فرموده: ملک الموت این کار را انجام میدهد و در جای دیگر به گروهی از ملائکه نسبت داده است، آنحضرت در جواب میفرماید: «ملک الموت یاورانی دارد از ملائکه رحمت و ملائکه عذاب که کار آنها کار ملک الموت است و هر آنچه انجام میدهند منسوب به اوست و کار ملک الموت هم کار خداست چون خدا جانها را به دست هر کس که بخواهد میگیرد و کارهای دیگر را نیز مثل عطا و منع کردن، پاداش دادن و عذاب کردن، به دست هر کس که بخواهد انجام میدهد و همانا کار مأمورانش کار خود اوست، همانطور که در قرآن (انسان، 20؛ تکویر، 29) فرموده: «شما نمیخواهید مگر اینکه خدا بخواهد» (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 140)؛
نکته پنجم: در پاسخ این سؤال که قبض روح موجودات زنده دیگر غیر از انسانها به دست چه کسی انجام میشود؟ می گویم: امیر المؤمنین علی (علیه السّلام) در روایتی فرمودند: «...همین مقدار برای تو بس است که بدانی خداوند زنده میکند و میمیراند و همانا او جانها را به دست هر کس که بخواهد میگیرد، به وسیله ملائکه یا غیر ملائکه» (مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 143)؛ پس مهم آن است که بدانیم خدا این کار را انجام میدهد و با واسطه هم انجام میدهد چه این واسطه ملک الموت باشد یا نباشد.
بله در روایت دیگری آمده است که: «آنگاه که پیامبر (صلوات الله علیه و آله) در سفر معراجی خود از ملک الموت پرسید: آیا تو جان همه کسانی که مردهاند و خواهند مرد، را میگیری؟ او گفت: بلی ... تمام دنیا و آنچه خداوند برای من مسخّر فرموده است، در نزد من مثل سکهای است در دست مردی که آنرا در دست خود هر طور بخواهد میگرداند و من در تمام خانههای دنیا روزی پنج بار سرکشی میکنم [که ببینم نمازشان را به موقع بجا میآوردند یا نه؟]» ((مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 6، ص 141)؛
نکته شایان توجّه اینکه: از اطلاق این روایت میتوان این احتمال را تقویت کرد که ملک الموت جان تمام موجودات زنده را میگیرد، حتی موجودات زندهای که انسان نیستند.
تذکّر: برای ارج نهادن به تلاش دیگران و پرهیز از سرقت علمی، اعلام میدارم این پاسخ با استفاده از نوشته بارگذاری شده در سایت وزین «اسلام کوئیست»؛ در پاسخ ازاین سؤال که «آیا ملک الموت جان هر موجود زندهای را میگیرد؟ تنظیم گردیده است (البته با تغییر و تصرّف مناسب در ساختار نوشته مذکور)؛ ضمنا جهت فزونی اطلاعات جنابعالی، متن نوشته ذیل ( که برگرفته از سایت «منتظران و یاوران حضرت مهدی علیه السّلام» است) را نیز برایتان ارسال میدارم:
پرسش: آیا جان حیوانات را عزرائیل میگیرد؟
پاسخ: در جوامع روائی و عقیدتی مسئله کاملاً روشن نشده ولی از بعضی روایات و اظهار نظر اعلام فن استفاده میشود همانطور که قبض روح انسانها به حضرت عزرائیل محول شده قبض روح حیوانات هم به حضرت ایشان تفویض گردیده است.
پیرامون این مسأله دو نظر مطرح شده است:
1. قبض روح حیوانات هم توسط ملک مقرب عزرائیل انجام میگیرد.
2. چهار ملک مأمور قبض روح موجودات دیگر میباشند.
برخی بدون ترجیح یک نظر به صورت کلی متعرض مسئله شدهاند و گفته اند:
چون بیانی از ائمه اطهار در این مورد نرسیده لذا نباید در این جهت بحث کرد همین اندازه که مرگ و حیات در دست خداوند متعال است و توسط ملائکه قبض روح مینماید کافی است.( شُبَّر، سید عبدالله، حقالیقین، تهران، انتشارات اعلمی، ج 2، ص 59.)
علامه مجلسی در این باره میفرمایند: در جوامع روائی ما به هیچ یک از این دو نظر تصریح نشده و تأیید نگردیده و لذا توقف کردن و اظهار نظر ننمودن مطابق با احتیاط میباشد.(مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، چاپ سوم، جلد 59، ص 265)
البته در بین این سه رأی قول نخست دارای قرائن بیشتری است از جمله:
1. ظاهر روایاتی که از قول عزرائیل نقل شده (که من به هیچ چیزی حتی به قبض روح پشهای هم بدون اجازه از خداوند منان قدرت ندارم) این است که قبض روح حیوانات هم به حضرت ایشان محول شده است. سید نعمتالله جزایری هم این قول را تأیید نموده است.
2. روایات زیادی در بحار وجود دارد از آنها هم استفاده میشود که قابض ارواح تمام موجودات عزرائیل میباشد در بعضی از این روایات آمده است: «درود بر عزرائیل ملک الموت که قابص ارواح تمام خلق میباشد».
در برخی دیگر گفته شده است که او موکل بر قبض تمام ارواح میباشد در دستهای دیگر بیان شده که عزرائیل موکل به قبض تمام انفس میباشد.( مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، چاپ بیروت، مؤسسة الوفا، ج 98، ص 400 و...)
(حوزه علمیه قم/ روز پنجشنبه، یازدهم محرم 1438ق = 1395ش/ سید حسین شفیعی دارابی/ ساعت45/ 17)