آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا
آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

حضرت یحیی علیه السلام - به نام حضرت دوست که هرچه داریم زلطف اوست

حضرت یحیی علیه السلام - به نام حضرت دوست که هرچه داریم زلطف اوست

حضرت یحیی علیه السلام

-از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد  

 -مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین-دکتر عباس اشرفی ص345

-کتاب مقدس(عهد قدیم وجدید)

یحیی بن زکریا یا یوحنا معمدان از کسانی است که  مسیحیان،مسلمانان، معتقد به پیغمبری او هستند. از او با صفت تعمید دهنده یاد می‌شود.

تولد یحیی در قرآن:

مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین- دکتر عباس اشرفی ص345

((زکریا عبد صالحی بود واو از آل یعقوب ودر زمره ی پیامبران الهی ومشمول رحمت الهی بوده است .زکریا تا هنگام پیری صاحب فرزند نشده بود وچون پیری وضعف بر او چیره شد پروردگارش را در خلوتگاه عبادت وبه صورت پنهانی خواند که استخوانهایش سست وموهای سرش سفید شده  و مشکلات وبد حالی به او روی آورده واز بستگان خود بیمناک است ،سپس  ازخداوند خواست تابه او جانشینی عطا کند که وارث او ودود مان یعقوب باشد چرا که خداوند تا به حال به او رحمت می کرد وخداوند  مهربانترین مهربانان است.

ودر حالی که در محراب مشغول نیایش بود فرشته ی خداوند خطاب به او گفت :که مشمول رحمت خداوند قرار گرفته است ونا راحتی اش از حیث نداشتن فرزند بر طرف می شود .فرشته به او گفت :خداوند تو را به پسری به نام یحیی بشارت می دهد که کلمه ی خدا راتصدیق می کند ورهبر جامعه ودور از شهوات وپیامبری از صالحان خواهد بود وقبل از این کسی به این اسم نامیده نشده است.زکریا گفت :پروردگارا چگونه برای من فرزندی خواهد بود در حالی که من پیرم وهمسرم نازاست .خداوند فرمود:این کار برای خداوند آسان است وخداوند هرکاری بخواهد انجام می دهد .زکریاگفت:پرورگارا برای من نشانه ای قرار ده . خداوند فرمود:نشانه ی تو آن باشد که سه روز بامردم مگر با اشاره ورمز نتوانی سخن بگویی در حالی که زبانت سالم است وپروردگار  را صبح وشام تسبیح گوی وذکر خداوند را بسیار بگو . پس زکریا از محراب خارج شد در حالی که با اشاره به مردم می گفت:صبح وشام خداوند را تسبیح گویید))

آل عمران از 37 و39

((فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ ))آیه ی 37

- خداوند، او مریم‏ را به طرز نیکویى پذیرفت، و به طرز شایسته‏اى، نهال وجود او را رویانید و پرورش داد، و کفالت او را به زکریا سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏دید. از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آورده‏اى؟! گفت: این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.

    تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 527 و528 و529

تفسیر: پرورش مریم در سایه عنایت الهى‏

(( پروردگارش او را به طرز نیکویى پذیرفت و به طور شایسته‏اى (گیاه وجود) او را رویانید و پرورش داد (فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً).

مادر مریم باور نمى‏کرد او به عنوان خدمتگزار خانه خدا (بیت المقدس) پذیرفته شود به همین دلیل آرزو داشت فرزندش پسر باشد، زیرا سابقه نداشت دخترى براى این کار، انتخاب گردد، ولى طبق آیه فوق خداوند این دختر پاک را براى نخستین بار جهت این خدمت روحانى و معنوى پذیرفت.

بعضى از مفسران گفته‏اند: نشانه پذیرش او این بود که مریم بعد از بلوغ در دوران خدمتگزارى بیت المقدس هرگز عادت ماهانه ندید تا مجبور نگردد از این                       

 مرکز روحانى دور شود یا اینکه حضور غذاهاى بهشتى در برابر محراب او دلیلى بر این پذیرش بود.

این احتمال نیز وجود دارد که قبولى این نذر و پذیرش مریم، به صورت الهام به مادرش اعلام شده باشد.

ضمنا این جمله اشاره به نکته لطیفى دارد و آن اینکه کار خداوند، انبات و رویانیدن است یعنى همانگونه که در درون بذر گلها و گیاهان استعدادهایى نهفته است که زیر نظر باغبان پرورش مى‏یابد و آشکار مى‏شود، در درون وجود آدمى و اعماق روح و فطرت او نیز همه گونه استعدادهاى عالى نهفته شده است که اگر انسان خود را تحت تربیت مربیان الهى که باغبانهاى باغستان جهان انسانیت‏اند قرار دهد، به سرعت پرورش مى‏یابد و آن استعدادهاى خدا داد آشکار مى‏شود، و انبات به معنى واقعى کلمه صورت مى‏گیرد.

سپس مى‏افزاید:" خداوند زکریا را سرپرست و کفیل او قرار داد" (وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا).

در تاریخ آمده است، پدر مریم عمران قبل از تولد او چشم از جهان فرو بست و مادر او را بعد از تولد به بیت المقدس نزد دانشمندان و علماى یهود آورد و گفت: این کودک هدیه به بیت المقدس است، سرپرستى او را یک نفر از شما به عهده بگیرد، و چون آثار عظمت در چهره او نمایان بود و در خاندان شایسته‏اى متولد شده بود، گفتگو در میان دانشمندان بنى اسرائیل در گرفت و هر یک مى‏خواست افتخار سرپرستى مریم، نصیب او شود، سرانجام طى مراسم خاصى که شرح آن در تفسیر آیه 44 همین سوره خواهد آمد، زکریا کفالت او را بر عهده گرفت.

هر چه بر سن مریم افزوده مى‏شد، آثار عظمت و جلال در وى نمایان‏تر مى‏گشت و به جایى رسید که قرآن در ادامه این آیه در باره او مى‏گوید:" هر زمان زکریا وارد محراب او مى‏شد غذاى جالب خاصى نزد او مى‏یافت" (کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً).

نخست این که از ماده" حرب" به معنى جنگ گرفته شده است چون مؤمنان، در این محل به مبارزه با شیطان و هوسهاى سرکش بر مى‏خیزند، دیگر اینکه" محراب" اصولا به معنى بالاى مجلس است و چون محل محراب را در بالاى معبد قرار مى‏دهند به این نام نامیده شده است در ضمن باید توجه داشت که وضع محراب در میان بنى اسرائیل چنان که گفته‏اند با وضع محرابهاى ما تفاوت داشت آنها محراب را از سطح زمین بالاتر مى‏ساختند به طورى که چند پله مى‏خورد و اطراف آن مانند دیوارهاى اطاق آن را محفوظ مى‏کرد به طورى که افرادى که در داخل محراب بودند، از بیرون کمتر دیده مى‏شدند.

مریم تحت سرپرستى زکریا بزرگ شد و آن چنان غرق عبادت و بندگى خدا بود که به گفته ابن عباس هنگامى که نه ساله شد، روزها را روزه مى‏گرفت و شبها را به عبادت مى‏پرداخت و آن چنان در پرهیزگارى و معرفت و شناسایى پروردگار پیش رفت که از احبار و دانشمندان پارساى آن زمان نیز پیشى گرفت

و هنگامى که زکریا در کنار محراب او قرار مى‏گرفت و براى دیدار او مى‏آمد، غذاهاى مخصوصى کنار محراب او مشاهده مى‏کرد که از آن به تعجب مى‏افتاد روزى" به او گفت: این غذا را از کجا آوردى"؟ (قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا).

مریم در جواب" گفت: این از طرف خدا است و اوست که هر کس را بخواهد بى حساب روزى مى‏دهد قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ)) تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 527 و528 و529

 آیه ی 39 ((نَادَتْهُ الْمَلَئکَةُ وَ هُوَ قَائمٌ یُصَلىّ‏ِ فىِ الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیىَ‏ مُصَدِّقَا بِکلَِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَیِّدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِیًّا مِّنَ الصَّلِحِینَ))

- و هنگامى که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند که: خدا تو را به یحیى بشارت مى‏دهد، کسى که کلمه خدا مسیح را تصدیق مى‏کند، و رهبر خواهد بود، و از هوسهاى سرکش بر کنار، و پیامبرى از صالحان است.

سوره ی مریم

خداوند درسوره ی مریم آیات 12 و 13 و14 و15 در مورد حضرت یحیی(ع) می‌فرماید:

((یا یحیی خُذِ الکتاب‌َ بقوّة))‌؛ ای یحیی، کتاب تورات را با قوّت و قدرت بگیر‌.

((وآتیناه الحُکم‌َ صبیا))؛ ما فرمان نبوّت و عقل و هوش و درایت را در کودکی به او دادیم‌.

((و حناناً من لَدُنا و زکاة))؛ با لطف خاص خود به او رحمت و مهربانی و پاکی و پارسایی دادیم.

((وکان‌َ تَقیا))؛ او پرهیزگار بود.

((وَبراً بوالدیهِ))؛ او را نسبت به پدر و مادرش خوشرفتار و نیکوکار و پر محبّت قرار دادیم.

((وَلَم‌ْ یکن‌ْ جباراً عصیاً))؛ او مردی ستمگر و معصیت‌کار و آلوده به گناه نبود.

به خاطر این صفات (رحمت و محبت نسبت به بندگان، پرهیزگار بودن، خوش رفتار و نیکوکار بودن نسبت به پدر و مادر و) است که خداوند در مورد حضرت یحیی‌(ع) می‌فرماید:

سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یوم یبعث حیا؛ سلام بر او در روزی که به دنیا آمد، روزی که می‌میرد و روزی که زنده برانگیخته می‌شود .

سوره ی انعام آیه ی  85

((َو زَکَرِیَّا وَ یحَْیىَ‏ وَ عِیسىَ‏ وَ إِلْیَاسَ  کلُ‏ٌّ مِّنَ الصَّالِحِینَ))؛ همچنین زکریا و یحیى و عیسى و الیاس هر کدام از صالحان بودند.

    تفسیر نمونه، ج‏5، ص: 330

((و زَکَرِیَّا وَ یَحْیى‏ وَ عِیسى‏ وَ إِلْیاسَ از پیامبرانى بودند که در زهد و بى‏اعتنایى به دنیا علاوه بر مقام نبوت و رسالت نمونه بودند جمله" کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ" بعد از ذکر نام آنها مى‏تواند اشاره به همین حقیقت بوده باشد.))

مقایسه  بشارت و ولادت یحیی

-هردو کتاب ،بشارت را در خلوتگاه عبادت ذکر کرده است

-در هردو کتاب زکریا پس از بشارت قدرت تکلم ندارد ولی در قرآن مدت آن سه روز وعلت آن نشانه ای از سوی پروردگار است ودر عهد جدید مدت آن تا زمان تولد یحیی وعلت آن تنبیه زکریا به سبب باور نکردن بشارت خداوند است.

-روایت قرآنی ولادت یحیی تفاوت چندانی با روایت انجیل ندارد، جز این که قرآن اسمی از الیصاباتزوجه زکریا نمی‌برد

نبوت یحیی در عهد جدید

((یحیی لباسی از پشم شتر بر تن داشت وخوراکش ملخ وعسل صحرایی بود  او مردم را موعظه می کرد که توبه کنند زیرا ملکوت خداوند به زودی فرا می رسد مردم نزد او می آمدند واعتراف به گناه می کردند ودر رود اردن غسل تعمید می گرفتند واز این جهت یحیی مشهور به تعمید دهنده بود او اغلب روزه دار بود )) انجیل متی ،3: از 6-1و متی 18:11

 نبوت یحیی  در قرآن

((در دعای زکریا آمده است که خداوند خواست تا به او فرزندی دهد که جانشین او دود مان یعقوب باشدوخداوند نیزاو را مایه ی رحمت  معرفی می کند ( انبیاء 84) یحیی به والدینش نیکویی می کرد وجبار عصیانگر نبود او پرهز گار وپاکدل بود (مریم 114-113)

ودر سوره ی مریم آیه ی 12  در خصوص نبوت یحیی آمده : (یا یحیی خذ الکتاب بقوّه وآتیناه الحکم صبیّا) ؛ای یحیی کتاب را با قوّت بگیر وما فرمان نبوت را در کودکی به او دادیم )) مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین-دکتر عباس اشرفی ص351

مقایسه نبوت

((-در قران آمده : یحیی جانشین زکریا ودود مان یعقوب می شود ولی در عهد جدید سخن از جانشینی او نیست

-در قرآن یحیی از دود مان یعقوب است ولی در عهد جدید سخنی از آن نیست

-در عهد جدید وقرآن،یحیی به عنوان پیامبر الهی معرفی شده است.

-یحیی در بیابان زندگی می کردواز خوراک صحرایی چون ملخ وعسل استفاده می کرد ومردم را با آب برای آمادگی برای ورود به ملکوت خداوند ؛غسل تعمید می داد ولی در قرآن هیچ یکی ازاین مطالب دیده نمی شود.

-در عهد جدیدوظیفه ی یحیی تعمید مردم برای پذیرش از مسیح است وقرآن نیز یحیی را تصدیق کننده ی مسیح معرفی می کند .

-در قرآن اعطای نبوت به یحیی در کودکی است ،ولی در عهد جدید زمان نبوت اورا مشخص نمی کرد

-در قران سخن از کتابی آسمانی است که خداوند دستور گرفتن آن را به یحیی می دهد ولی در عهد جدید سخنی از کتاب آسمانی یحیی نیست .)) مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین ص351

 مرگ یحیی در انجیل :

((حضرت یحیی(ع) قربانی روابط نامشروع هرودیس، پادشاه هوسباز فلسطین با یکی از محارمش شد. وی دل خود را در گرو عشقی آتشین به هیرودیا دختر زیبای برادرش نهاد و تصمیم به ازدواج با او گرفت.همین که خبر آن به پیامبر بزرگ خدا، حضرت یحیی(ع) رسید، آشکارا اعلام کرد که این ازدواج نامشروع و مخا لف دستور تورات است و من با چنین کاری مبارزه خواهم کرد.سر و صدای سخنان یحیی(ع) در تمام شهر پیچید و به گوش هیرودیا رسید.او که پیامبر خدا را مانعی در مقابل آرزوهای پلید خود می‌دید، تصمیم گرفت، ایشان را از سر راه خود بردارد.بنابراین، زیبایی خودش را دامی برای او قرار داد و در هیرودیس نفوذ کرد.

 در جشن میلاد هیرودیس ،هنگام رقصیدن دختر هیرو دیا ، هیرودیس که بسیار شاد شده بود به هیرودیا گفت:هر آرزویی داری، از من بخواه که آرزویت حتماً برآورده خواهد شد. هیرودیابه سفارش مادرش گفت:من سر یحیی را می‌خواهم، چرا که او نام ما را بر سر زبان‌ها انداخته و همه مردم را به عیب‌جویی ما نشانده است، اگر می‌خواهی دل من آرام شود، باید او را بکشی!هیرودیس هم، بی‌درنگ یحیی(ع) را کُشت و سر آن حضرت را در مقابل هیرودیا قرار داد ودختر نیز سر یحیی را تقدیم مادرش کرد آن گاه شاگردانش آمدند وبدن اورا به خاک سپردند ))متی، 14: 12-1   و   مرقس، 6  : 29-14

مرگ یحیی در قرآن:

((لازم به ذکر است که در قرآن سخنی از مرگ یحیی به میان نیامده است)) مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین ص352

رابطه ی عیسی با یحیی در عهد جدید

در عهد جدید دو رابطه ی عیسی ویحیی ملحوظ است : یکی رابطه ی خویشاوندی ودیگری بشارت دهندگی وتعمید دعوت عیسی مسیح توسط یحیی

در انجیل لوقا 1: 56-3 آمده است

((مریم پس از اینکه از روح القدس پر شد تدارک سفر دید وشتابان به نزد الیزابت رفت وقتی مریم به الیزابت سلام می کند بچه در شکم او تکان می خود والیزابت پر از روح القدس می شود .مریم حدود سه ماه نزد الیزابت می ماند سپس به خانه ی خود باز گشت)) لوقا 1: 56-

((یحیی به مردم گفت : من شما را با آب تعمید می دهم اما به زودی شخصی خواهد آمد که شما را با روح القدس وآتش تعمید خواهد کرد مقام او بالاتر از من است من حتی لایق نیستم که بند کفشهایش را بگشایم ))لوقا 3: 17-16  متّی 3: 11

رابطه ی عیسی با یحیی در قرآن

در سوره ی آل عمران آیه ی 39 و37

((فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ ))آیه ی 37

- خداوند، او مریم‏ را به طرز نیکویى پذیرفت، و به طرز شایسته‏اى، نهال وجود او را رویانید و پرورش داد، و کفالت او را به زکریا سپرد. هر زمان زکریا وارد محراب او مى‏شد، غذاى مخصوصى در آن جا مى‏دید. از او پرسید: اى مریم! این را از کجا آورده‏اى؟! گفت: این از سوى خداست. خداوند به هر کس بخواهد، بى حساب روزى مى‏دهد.

 آیه ی 39 ((نَادَتْهُ الْمَلَئکَةُ وَ هُوَ قَائمٌ یُصَلىّ‏ِ فىِ الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیىَ‏ مُصَدِّقَا بِکلَِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَ سَیِّدًا وَ حَصُورًا وَ نَبِیًّا مِّنَ الصَّلِحِینَ))

-         و هنگامى که او در محراب ایستاده، مشغول نیایش بود، فرشتگان او را صدا زدند که: خدا تو را به یحیى بشارت مى‏دهد، کسى که کلمه خدا مسیح را تصدیق مى‏کند، و رهبر خواهد بود، و از هوسهاى سرکش بر کنار، و پیامبرى از صالحان است.

-مقایسه ی یحیی وعیسی

((-دو کتاب در اینکه یحیی تصدیق کننده ی عیسی است اشتراک عقیده دارند ولی در عهد جدید یحیی علاوه بر تصدیق مسیح به معرفی او نیز می پردازد واصل آمدن یحیی برای تمهید راه مسیح معرفی شده است.

-رابطه ی خویشاوندی بین مریم والیزابت (همسر زکریا) در عهد جدید تصریح شده ولی در قرآن به صراحت نیامده است بلکه از کفالت مریم توسط زکریا ،احتمالا خویشاوندی دریافت می شود)) مقایسه ی قصص در قرآن وعهدین ص348 

جدول مقایسه ی داستان یحیی در عهد جدید وقرآن

موضوع

عهد قدیم

قرآن

معرفی یحیی

پیامبر

جانشین زکریا ودودمان یعقوب -پیامبر

شروع نبوت

-

از کودکی

کتاب یحیی

-

در کودکی به او کتابی داده شد

مرگ یحیی

زمان هیرودیس به در خواست دختر هیرودیا و در زندان

-

رابطه ی یحیی ومسیح

خویشاوندی وتصدیق وتمهید راه مسیح

تصدیق کننده ی مسیح واحتمالا خویشاوندی

بشارت یحیی به زکریا

توسط فرشته ی خدا در قدس الاقداس

توسط فرشته ی خدا در محراب

علت ناتوانی بر تکلم زکریا

باور نکردن بشارت فرشته ی خدا وتنبیه ایشان

نشانه ای برای تولد یحیی

مدت ناتوانی بر تکلم زکریا

از زمان بشارت تا تولد یحیی

سه روز