توسط:سید ابراهیم موسوی دارابی

توسط:سید ابراهیم موسوی دارابی

سلام به جناب آقای قلی زاده و حامیان و حافظان محیط زیست.[سلام.متشکرم.از اینکه حوصله بخرج دادید و نوشتید.]

بی مقدمه و بدون هیچ تعارف و با رعایت شئونات اسلامی و کرامت انسانی و با توجه به دغدغه ی بنده در حفظ محیط زیست و منابع طبیعی خدادادی که رابطه ی مستقیم در بقای جان انسان ها دارد نظر آزادانه خودم را در جایگاه حقیقی و نه حقوقی ، در مورد واگذاری و یا تصاحب ( چشمه و آبشار مازیار ) توسط شرکت خصوصی به مسئولین محترم و مردم آگاه و هوشمند دیارم دارابکلا در پنج بخش اعلام می دارم:

بخش اول : اهمیت چشمه ها در بالا دست ها یعنی ( جنگل ها ) در تغذیه ی آب های زیر زمینی .

بخش دوم : انتقال چشمه از درون جنگل و کندوکاری برای حفر لوله ی آب به طول 17 کیلومتر و نقش مخرب بر منابع طبیعی و بر هم خوردن اکو سیستم منطقه.

بخش سوم : غیر قانونی بودن تصاحب و واگذاری چشمه ها برای فرد و یا شرکت خصوصی و نیز ارگان های دولتی.

بخش چهارم : اپیدمی شدن و به زبان عامیانه فراگیر شدن و باب شدن این گونه حرکت ها که برای منطقه بسیار خطرناک است.

بخش پنجم : هشدار و اعلان بنده از حساسیت موضوع مربوطه برای مردم عزیزم دارابکلا

بخش اول : اهمیت چشمه ها در بالا دست ها یعنی ( جنگل ها ) در تغذیه ی آب های زیر زمینی .

همان طور که همه گان می دانید برداشت و تامین آب های شهری و نیز روستایی از طریق چشمه ها است و در صورت فقدان چشمه ها در شهر و یا روستا و منطقه ، مردم و یا دستگاه های ذیربط مبادرت به حفر چاه برای تامین آب شرب می نمایند و در بسیاری از روستاها به دلیل فقیر بودن منابع زیر زمینی آبی ، از آب سالم و گوارا محروم هستند.

و همان گونه که مستحضرید،تامین آب شرب روستای مان دارابکلا از طریق همین چاهی است که در ظلع غربی کارخانه ی چوب جناب اقای ترمی ست. و در سال های گذشته به دلیل کمبود و مشکل اب شرب دارابکلا به دلایلی،چاهی دیگر واقع در (آقا اسیو پیش) حفر گردید و خدا را شکر آب خوبی نیز قراره از ان استحصال گردد.

و اما ربط آن به چشمه های بالا دست (به خصوص چشمه مازیار و ...) که در جنگل های دارابکلا مانند نگینی خود نمایی می کنند این است که اگر چشمه های بالا دست به دلایلی خشک شوند و یا به تصرف افراد منفعت طلب و سودجو قرار گرفته شود و از آن برداشت شود آب کمتری در زمین نفوذ می کند و بنابراین منابع زیر زمینی آب فقیر شده و بنده این هشدار را به مسئولین و مردم دیارم می دهم که اگر چنین شود کمتر از ده سال آینده حتی افرادی که در زمین های زراعی خود دارای چاه هستند برای کشاورزی به مشکل کم آبی و حتی خشک شدن چاه ها منجر خواهد شد، چه رسد به آب شرب.

ما الان متوجه موضوع کم آبی نیستیم و اگر حساسیت موضوع را بدانیم حتی قطره ای از آب را به هیچ قیمتی به کسی نخواهیم داد و با جان خود از آن محافظت می کنیم.

و این نکته را بدانیم جنگ جهانی بعدی برای همین آبی ست که بعضی از ماها داریم دو دستی تقدیم بعضی ها می کنیم.

بخش دوم : انتقال چشمه از درون جنگل و کندوکاری برای حفر لوله ی آب به طول 17 کیلومتر و نقش مخرب بر منابع طبیعی و بر هم خوردن اکو سیستم منطقه.

همه گان می دانید که برای برداشت و تصرف چشمه مازیار ، می بایست خط انتقالی به طول 17 کیلومتر در دل جنگل برای حفر لوله حفاری و کنده کاری گردد.

کسانی که در این حوزه آگاهی دارند می فهمند و با بنده هم عقیده خواهند بود که برش دادن جنگل یعنی چه!

این بدان معناست که در این طول مسیر می بایست نهال ها و درختان زیادی قطع شوند و در خوش بینی مفرط اگر درختی نیز قطع نگردد برای حفر لوله می بایست زمین کنده شود و کنده شدن زمین در دل جنگل و در کنار نهال ها و درختچه ها مساوی ست با آسیب رساندن جدی به منابع طبیعی و از بین بردن ریشه های درختان.

به این موضوع بنده توجه داشته باشید: که 17 کیلومتر برش دادن در دل جنگل باعث فراری دادن گونه های مختلفی از جانوران از آن زیست گاه شان خواهد شد و خسارتی که از بابت جانوران از زیست گاه شان خواهند دید جبران ناپذیر است.

موضوع دیگر شرایط نگهداری این 17 کیلومتر خط انتقال اب است چرا که لوله ی آب در اثر فرسودگی و یا رشد ریشه ی درختان و یا فشار بیش از 10 اتمسفر آب دچار ترکیدگی و شکستگی لوله شده و نیاز به تعویض و یا ترمیم آن می باشد که به طور حتم و یقین این خط انتقال به جاده ای تبدیل خواهد شد که بسیار بسیار برای حیات وحش و اکو سیستمی منطقه مضر است.

لطفا دوستان و سروران ، این هشدار بنده را جدی بگیرید.

بخش سوم : غیر قانونی بودن تصاحب و واگذاری چشمه ها برای فرد و یا شرکت خصوصی و نیز ارگان های دولتی.

مردم ، بدانید و آگاه باشید که چشمه ها جزء منابع ملی محسوب می شوند و هیچ یک از ارگان ها و دیگر نهادها به هیچ عنوان نمی توانند تملک آن را بگیرند و اگر چنین اتفاقی افتاد مطمئن باشید که تخلفی صورت گرفته است.

شاید بگویید که شخصی مجوز چشمه را گرفته اند و یا سند و یا جواز بهره برداری دریافت کردند.

در اینجا من تنها به یک سوال بسنده می کنم که به عقیده بنده بهترین و کامل ترین جواب می تواند باشد که آیا هر چه قانون شد درست است یا اینکه هر چیزی که درست است باید قانون باشد؟؟؟

ممکن است شخصی و یا ارگانی با بند های پ و یا رانت بازی ها و دیگر مسائلی که بیان شدن آن را صحیح نمی دانم از مراجع ذیربط بتواند مجوزی را دریافت کند آیا صرف اینکه شخص مورد نظر جواز دارد برای ما ادله ی محکم و حکم به قانون است. پس خود در این رابطه قضاوت کنید...

بخش چهارم : اپیدمی شدن و به زبان عامیانه ، رایج شدن و فراگیر شدن و باب شدن این گونه حرکت ها که برای منطقه بسیار خطرناک است.

بنده با تمامی احترامی که به موافقان این طرح قائلم ، تعجب می کنم که چرا افرادی هنوز از این طرح حمایت می کنند و به اسم منطقه ی گردشگری و جذب توریست و پیشرفت محل از این طرح نام می برند!!!

بنده مخالف پیشرفت محل خودم دارابکلا نیستم و اگر در وبلاگ ها و فضای مجازی محل دوری زده باشید خواهید دید که بنده چند طرح برای جذب صنعت توریسم و بهسازی و احداث و ترمیم و گسترش راه ها و چند ایستگاه جهت معرفی و شناساندن به مسئولین مربوطه ارائه دادم و بر این باورم که بایستی تمام تلاش را در این زمینه داشت، اما به چه قیمتی !!!...!!!

مطمئن باشید اگر با برداشت تصرفی این چشمه مخالفت نکنید و جلوی اینگونه تحرکات را نگیرید و محکم و قوی و استوار جلوی این افراد نایستید در آینده ای نه چندان دور چشمه های دیگر محل را از دست خواهید داد . آیا موافقید؟؟؟!!!

در این جا یک سوال پیدا می شود ؛ که آیا افراد هم محلی که با تصرف چشمه مازیار موافقند برای دیگر چشمه ها هم همین عقیده و منسک را دارند و یا چون در این طرح ... بی خیال.

بخش پنجم:هشدار و اعلان بنده از حسایت موضوع مربوطه برای مردم عزیزم دارابکلا.

بدترین و غیر قابل باورترین موضوعی که در رابطه با(آبشار مازیار) می تواند بنده و همه گان را نگران و ناراحت کند اتفاق ناخوشایندی ست که در حال رخداد است و اینکه دارابکلا جایی که اتحاد مردمانش زبان زد خاص و عام در منطقه است به یک باره و در موضوعی که گمان می رفت همگی متفق القول و هم صدا باهم باشیم به نوعی در حال گسستگی و فروپاشی ست.

در جامعه ای که مردمش هم دل و هم صدا و یار و قال هم نباشند آن جامعه دوام نخواهد آورد و با کوچکترین کنشی به لرزه خواهد افتاد و از هم دور خواهند شد و عواقب جبران ناپذیری به بار خواهد داشت.

بدانید،این موضوع هم ختم به خیر خواهد شد و بگذارید آن چه بر جای می ماند دوستی و هم صدایی و هم نوایی و عشق باشد.

آنهایی که فکر می کنند و بر این باورند که با حمایت از این طرح خدمتی به دارابکلا می کنند مطمئن باشند به ناکجا آباد می روند.چرا که الان این شرکت با وعده و وعید اشتغال زایی و درآمد همه را وسوسه می کند اما با تغییر رویکرد مواضع شرکت به راحتی بر تمامی قول هاشان ماله می کشند و آنگاه ما می مانیم و ما.

به امیدفردایی روشن.