آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا
آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

آسمان دارابکلا

پرسمان (10): تبیین نقص دو پندار(قسمت اوّل)

پرسمان (10): تبیین نقص دو پندار(قسمت اوّل)

بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. یکی از خواهران دانشجوی سطح چهار و مقطع دکترا در یکی از مراکز آموزش عالی (که خود از چهره هائی فعّال در عرصه فرهنگ دینی و اجتماعی محسوب می شود)؛ یعنی سرکارخانم «نعنا کار اکرمی»، در پیام تلگرامی ارسالی خود در شب چهارشنبه 30/ 4/ 1395ش به طرح نوشته ای (که در ادامه شاهد ذکرش خواهید بود) پرداخت؛ نوشته ایکه در یک دسته بندی کلّی می توان گفت: در بردارنده دو پندار است؛ نام برده در ادامه پیامش از اینجانب خواست که نظر خویش را در مورد صحّت و سُقم مفاد این نوشته بیان نمایم؛ اینجانب ضمن تشکّر از تلاش خوب ایشان، و عرض سلام و خسته نباشید به همه خوانندگان ارجمند این نوشته، و آرزوی توفیق بیشتر برای همه عزیزان؛ در قالب این نوشته دو قسمتی می کوشم تا به پاسخ از پرسش طرح شده پیرامون دو پندار مورد اشاره به پردازم؛ امّید وارم همگان بیش از پیش در دو عرصه مهمّ تعلیم وتربیت مؤفّق باشیم. ان شاء الله.

در مقدّمه پرسش مذکور، به نقل از یکی از چهره هائیکه ظاهرا آرزوی زوال دین و آموزه های وحیانی را در سر می پروراند، چنین آورده شد:

«مطمئنا خلافت در تفکر اهل سنت و امامت به مفهوم حکومتی آن که در ایران ولایت فقیه نامیده می شود آخرین تلاش برای بقا را طی می کند. امروزه حقوق بشر، دمکراسی، سکولاریسم، قوانین و مقررات بین المللی حرف برای گفتن دارند. لباس مندرس شریعت در بعد اجتماعی آن با هیچ وصل و پینه ای اصلاح شدنی نیست باید لباس را نو کرد اگر نبی گرامی در زمان حال بود بی تردید چنین می کرد. چنانچه در عصر خود با جاهلیت چنان کرد. تشابه احکام جاهلیت با احکام نبوی در عرصه اجتماعی مشابه احکام شریعت با قوانین جهانی در عرصه اجتماعی است»!!!

سرکار خانم نعنا کار، پس از نقل عبارت فوق، به طرح پرسش خطابی خویش روی آورد و اینگونه نگاشت: «نظر شما درباره این مطلب