سوگنامه تخریب قبور ائمه بقیع علیهم السّلام (قسمت سوَم)
دو اقدام کار آمد شهید مدرّس (ره) در جهت مقابله با جنایت وهّابیون
بنام پروردگار بصیر و دوستدار اهل بصیرت. خوانندگان ارجمند، سلام علیکم؛ طلوع دوّمین شب و روز جمعه ماه پر فضیلت شوّال برهمه شما عزیزان مبارک باد؛ امّیدوارم توفیق بهره گیری از این فضای معنوی رفیقمان گردد. ان شاء الله. بر اساس وعده ای که در فراز پایانی نوشته پیشین دادم: در این نوشته، به تبیین اجمالی دو اقدام کارآمد عالم فرهیخته، و فرزانه ای شجاع، زمان شناس، و سخنوری ماهر، حضرت آیت الله شهید سیّد حسن مدرّس (ره)، در جهت مقابله با جنایت وهّابیان نسبت به قبور مطهّر ائمه بقیع (علیهم السّلام) به پردازم؛ اکنون در راستای وفا به وعده داده شده، به نگارش جملاتی در قالب دو عنوانی که در ادامه شاهدش خواهید بود، مبادرت می ورزم:
1- ایراد دو سخنرانی مهیّج شهید مدرّس (ره) در مجلس شورای ملّی
طبق اسناد معتبر تاریخی، پس از انتشار خبر تخریب ابنیه بقیع، به خصوص آثار قبور پیشوایان معصوم (علیهم السّلام)، افکار عمومى در ایران بهشدت تحت تأثیر قرار گرفت و شیعیان واکنشهاى شدیدى نشان دادند، بهگونهاى که رئیسالوزراى وقت، مجبور شد روز شانزدهم صفر 1344ق را عزاى عمومى اعلام کند. متن بخشنامه به شرح زیر است: «متحدالمآل تلگرافى و فورى است ـ عموم حکّام ایالات و ولایات و مأمورین دولتى: به موجب اخبار تلگرافى، از طرف طایفة وهابىها، اسائة ادب به مدینه منوّره شده و مسجد اعظمِ اسلامى را هدف تیرِ توپ قرار دادهاند. دولت از استماع این فاجعه عظیمه، بىنهایت مشوّش و مشغول تحقیق و تهیه اقدامات مؤثره مىباشد. عجالتاً، با توافق نظر آقایان حجج اسلامِ مرکز، تصمیم گرفته شده که براى ابراز احساسات و عمل به سوگوارى و تعزیهدارى، یک روز تمام مملکت تعطیل عمومى شود، لهذا مقرر مىدارم، عموم حکام و مأمورین دولتى، در قلمرو مأموریت خود به اطلاع آقایان علماى اعلام هر نقطه، به تمام ادارات دولتى و عموم مردم، این تصمیم را ابلاغ و روز شنبه شانزدهم صفر را روز تعطیل و عزادارى اعلام نمایند» (حسین مکّی، مدرّس قهرمان آزادی، ج2، ص 682).
عصر همان روز، اجتماع چندین دههزار نفرى، در چهار راه صنیعالدوله تهران تشکیل شد و در آنجا خطبا سخنرانیهای مهیّجى ایراد کرده و از قضایاى مدینه و اهانتى که از طرف وهابىها به گنبد مطهر حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) صورت گرفته بود، اظهار انزجار و تنفر کردند.
آیت الله شهید مدرّس (ره) از جمله چهره های سرشناس و تأثیر گذاری بوده است که دقیقا به عمق این فاجعه دست یافته بود؛ و از تریبون و فضای مجلس شورای ملّی آن زمان، در جهت هم نوائی با احساسات پاک متدیّنان نهایت بهره را برد؛ و در نوبت های مختلف، به ایراد سخنرانی های مهیّج و کارآمد پرداخت؛ از باب نمونه، فرازهائی از دو سخنرانی آن شهید همیشه دریاد را مرور می کنیم:
الف- مدرّس (ره) در روز هشتم شهریور 1304ش برابر با دهم صفرالمظفّر 1344ق در مجلس شوراى ملى، نطقى ایراد کرد و پس از بیان مقدمهاى چنین گفت:
«ما خیلى جامعه خودمان را از دست دادیم. برادرانى داریم در اکثر دنیا که دول اسلامى، آنطورىکه باید و شاید با آنها رفتار نکرده است و بالأخره یکوقت بیدار شده و هوشیار شویم و جامعه خودمان را حفظ کنیم. از آقایانى که در تحت لواى این قوماند، سؤال مىکنم، چه وقت است آن وقت؟ از امروز بهتر؟ کیست که آن لوا را بردارد و بگوید در این موقع من لواى اسلام را برمىدارم و این قوم را در تحت قومیت و در تحت جامع دیانت اسلامیه، قومیتشان را ترقى مىدهم و حفظ مىکنم. امروز از این واقعههایى که استماع فرمودهاید، اگرچه به آن درجه که باید اطمینان پیدا شود، هنوز نشده است که حادثه از چه قبیل است و تا چه مرتبه است؟ البته دولت مکلف است تحقیقات کامل بکند و به عرض مجلس برساند، و لیکن عرض مىکنم. امروز اهل ایران یک قسمت از قسمتهاى دول اسلامى است، بلکه مىتوان گفت که قسمت بزرگ دول اسلامى است. باید امروز این جامعه در تمام دنیا خودشان را معرفى کنند که ملت و دولت ایران قدم برمىدارند که این جامعه را حفظ کنیم و خودمان را به برکت این جامعه نگاهدارى کنیم» (حسین مکی، مدرّس قهرمان آزادی، ج2، ص 684).
ب- پس از انتشار این خبر که امیر عبدالعزیز ابنسعود پس از تخریب اماکن زیارتی و مقدس حجاز، قصد دارد که نیروهای خود را به سوی عراق حرکت دهد تا شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا و قبور بزرگان را غارت و ویران کند؛ مدرس مجدداً در مجلس شورای اسلامی سخنرانی جالب و پرشور و تهدیدآمیزی کرد و حکومت وهابی را سخت به باد انتقاد گرفت و آمادگی خود و مردم را برای عزیمت به عراق اعلام نمود؛ در بخشی از این سخنرانیش چنین آمده است:
«باید قدمهای مؤثر، قاطع و فوری که مقتضای دیانت و حفظ قومیت اسلامی است، برداشت و هیچ چیز را مقدم بر این کار قرار ندهیم و نگذاریم که این مسئله زیادتر از این اسباب خرابی جامعه شود مبادا یک ضرر عظیمتری بر ما مترتب گردد. ما این تجاوزات را نمیتوانیم ببینیم، نخواهیم گذاشت ادامه یابد و اماکن متبرکه و مراکز دینی و اسلامی ما دستخوش [تجاوز] متجاوزین شود؛ با قدرت و قاطعیت آنها راحفظ میکنیم و متجاوزین را سرکوب مینماییم» (عبدالعلی باقی، مدرّس مجاهدی شکست ناپذیر، ص 70).
2- تلاش شهید مدرّس (ره) در جهت تشکیل کمیسیون ویژه در مجلس شورای ملّی
در بخشی از سخنرانی شهید مدرّس (ره) در روز هشتم شهریور 1304ش برابر با دهم صفرالمظفّر 1344ق در مجلس شوراى ملى، چنین میخوانیم:
«دولت تقاضاى کمیسیون از مجلس نمود، البته وظیفهشان هم همین بود که پیشنهاد تقاضاى کمیسیون بفرمایند، البته مجلس هم مساعدت خواهد نمود و به عقیدة بنده، تمام فکر را باید صرف این کار کرد و باید یک قدمهایى که مقتضاى حفظ دیانت و حفظ قومیت و حفظ ملیت خودمان است، در این مورد برداریم و هیچ کارى و هیچچیزى را مقدم بر این کار قرار ندهیم و نگذاریم که این مسئله زیادتر از این، اسباب خرابى جامعه شود که مبادا یک ضرر عظیمترى بر ما مترتب گردد و خداى نخواسته، حال ما از این روزى که هستیم بدتر شود. و زیاده بر این، چیزى عرض نمىکنم»
بر اساس اسناد تاریخی معتبر، مرحوم مدرّس، پس از ایراد سخنرانى در مجلس، مسئلة تشکیل کمیسیون ویژه براى پیگیرى موضوع را به شکل جدى پیگیری کرد (حسین مکّی، مدرّس قهرمان آزادی، ج2، ص 684).
نکتة پایانی: ضمن نثار سلام و درود بی کران به روح بلند شهید مدرّس، ذکر این نکته را لازم میدانم: بر همه اقشار به ویژه بر نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی (؛ که مدّعی دفاع از اسلام و قرآن و انقلاب اسلامی و خیر خواه مملکت و ملّت عزیز ایران هستیم)؛ فرض است که از زندگی این شهید بزرگوار درس بگیریم؛ و همچون آن چهره ماندگار و با درک زمان و آگاهی از شگردهای متنوّع دشمنان، لحظه ای از بیان حقّ و دفاع از مظلومان و آرمان های بلند امام و رهبری دریغ نورزیم؛ البتّه این الگوگیری متفرّع بر این است که همانند او «الهی» شویم؛ و از زنگار و گرداب متعفّن وابستگی به احزاب و اشخاص دنیا طلب رهائی یابیم؛ همچنانکه امام راحل (ره) در حقّ شهید مدرّس فرمود: «چرا که مدرس یک چنین مرد قدرتمندی بود، برای این که الهی بود، برای خدا میخواست کار کند، نمیترسید» (صحیفه امام، ج7، ص: 305) و «این عالم... با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان، صفا وحقیقت و زبانی چون حیدرکرار رویارویشان ایستاد، فریادکشید، حق راگفت، جنایت را آشکار کرد... و عاقبت جان طاهر خود را در راه اسلام عزیز و ملت شریف نثار کرد و به دست دژخیمان ستم شاهی درغربت به شهادت رسید و به اجداد طاهرینش پیوست.» (صحیفه امام، ج19، ص: 73).
(حوزة علمیّة قم/ سیّد حسین شفیعی دارابی/ ساعت 30/8 عصر پنجشنبه: 24/ 4/ 1395ش= نهم ماه شوّال 1437ق).